Save Target As

Download 320

Download 128

Lyrics

ورس١:

من ياسرم يه قاصدم كه عازمم
واسه حرف تازه تر كه لازمن واسه رپ
يه سال و نيمه كه دور از وطن و
غافل از قافلم
حالا اينا بمونه واسه بعد
عازمم باس برم
مي بيني تيك دارم رو پيشرفت صلح
من تا شيش هفت صبح
بيدارم و دوباره مي خوابم
با نيشخند ذوق
من يه مسافرم
كه تو كشور مجاورم
ولي فقط اينو خدا مي دونه كه
بعد از اينجا كجا برم ؟!
اين داره بهم مشت مي زنه
كه فكر مي كنن بهم خوش مي گذره
شهر فرنگ اون ور آب
از دوردست بهتر وخوش تيپ تره
حرفام عين عينكه تا واضح ببيني
پاذل بچيني كه حاضر بشي
تو واسه يه چيزي
واقعيتي كه ياسر كشيد
رقمي تو بانك ندارم
به احدي باج ندادم
از احدي باك ندارم
رو سرم الكي تاج ندارم
من واسه اين نخوندم كه
حق فيت بيشتر بدن
بذار تا بشينن پاي
نقد فيلم پيشرفت من
تقريبا فهميدم كه با پول و شهرت پز دادن
يعني فوراً فرصت رو مفت دادن
بعد زود از قدرت افتادن
من نمي گم خوبم ممتازم
ولي اينو بدون از من وجدانا
تو رپ مولوي استادمه
خونم جوهر خودكارمه


همخوان:

دستا رو وا كن با من آناً
اينو مي دوني كه من و تو با هم
دنيا توي مشتمونه
من قدرت كلمه رو باور دارم
مي رم بي حد و مرز
مي رم تا فتح رپ



ورس ٢:

بهم مي گي محافظه كارم ؟
تو رپ ملاحظه دارم؟
بهم بگو به كجا رسيدن
اونايي كه فاز مبارزه دارن؟
همه پخش و پلا
يه سري كه نعشه خراب
يه سري كه دنبال بچه عروسكا
با كفش طلان!
مي گي من واسه شهرت مي خونم؟
مي گي من واسه شو رپ مي كنم؟
وقتي كه مي گي ديگه شُل كرد مي دونم
اون وقت شوكت مي كنم
آره من رويا بافم
ولي تو رويام عميقم چون
هر چي كه توي رويام ساختم
دقيقا واسم حقيقت شد
فكر من اينه كه چقدر
فاصله داريم از مركز مقصد
اين همه معدن و مخزن
اين همه هستن مغزن
ولي وقتي كه دورت ديواره
دورت پر بيكاره
شدي از اين دوره بيزار
ميري دنبال مهر ويزا
جمع مي كنن زن و فرزند
گوله مي رن دم محضر
خونه زندگي رو آب مي كنن و
فردا لب مرزن
سرخورده بي عار
مي گي اين گربه بيماره
دردي كه عميقه
روي سرطان نميشه چسب زخم زد

همخوان:

دستا رو وا كن با من آناً
اينو مي دوني كه من و تو با هم
دنيا تو مشتمونه
من قدرت كلمه رو باور دارم
مي رم بي حد و مرز
مي رم تا فتح رپ

ورس ٣:

دو پهلو نمي خوام حرف بزنم
فازش زيادي باب شده
از بس كلمه ها تند مي دون
پهلو هاشون آب شده
ضمن اينكه الكي ادعا نمي كنم
فردا هم اگه بدم رو بگن ضد حال نمي خورم
من كلي حرفه تو جيبم
من گوله برف رو شيبم
من روي صحنه خورشيدم
هر روز هفته كوشيدم
تا با قدرتِ مختار، جوهر خودكار رو
روي صفحه دوشيدم
تا كه بالاخره ديدم اينو مي تونم و
كلمه رو توي مغز تو چيدم
تا وقتي كه زندگي كار داشت مي مونم
مستقيماً در راستاش ميدوم
من پاي كارماش مي مونم
زخمامو بانداژ مي كنم
حرفامو تك تك يادداشت مي كنم
مغزمو درگير داستان مي كنم
خود شب تا صبح فردا
با نور لب تاپ كف دفتر رو آسفالت مي كنم
ديگه زمان صعود و رشد تا سقف طبقاته
از هله هوله هام كه فاكتور بگير
كه فحش بچه صلواته
مي بيني قلمه مي دوزه زمين و زمان رو
پيامش رو ميده به پير و جوانو
من و تو كنار همديگه مي تونيم
اداره بكنيم مسير جهان رو

همخوان:

دستا رو وا كن با من آناً
اينو مي دوني كه من و تو با هم
دنيا تو مشتمونه
من قدرت كلمه رو باور دارم
مي رم بي حد و مرز
مي رم تا فتح رپ